حيوانآزاري يكي از انواعِ بداخلاقيِ اجتماعي[۱] و بِزِهكاري است. در اين زمينه ميتوان به آزار و اذيتِ حيوانات شهري به دستِ كودكان اشاره كرد.[۲][۳] بسياري از كشورها حيوانآزاري را فينفسه يك جرم قضايي ميدانند، اما حيوانآزاري در ايران، جُرمانگاري نشدهاست و قوانينِ عامِ موجود هم «قوانينِ زيستمحيطي» هستند[۴] و نه قوانيني در حمايت از جانوران. در سالهاي اخير فعاليتهايي انجام شده تا حيوانآزاري، جرمانگاري شود و به حيطهٔ جرايم وارد شود.[۵]
حيوانآزاري از نمونههاي بارزِ مشكلاتِ رواني است و انسانِ سالم از آزار دادنِ جانوران خوشحال نميشود و برخي از متخلفان نيز نياز به درمان دارند. بسياري از قاتلهاي زنجيرهاي سابقهٔ حيوانآزاري دارند. اين قضيه بهطور مستند ثابت شدهاست؛ فردي كه حيوانآزاري ميكند، نهتنها براي حيات وحش و حيوانات، كه براي جامعهٔ انساني نيز خطرناك است.
حيوانآزاري يكي از انواعِ بداخلاقيِ اجتماعي[۱] و بِزِهكاري است. در اين زمينه ميتوان به آزار و اذيتِ حيوانات شهري به دستِ كودكان اشاره كرد.[۲][۳] بسياري از كشورها حيوانآزاري را فينفسه يك جرم قضايي ميدانند، اما حيوانآزاري در ايران، جُرمانگاري نشدهاست و قوانينِ عامِ موجود هم «قوانينِ زيستمحيطي» هستند[۴] و نه قوانيني در حمايت از جانوران. در سالهاي اخير فعاليتهايي انجام شده تا حيوانآزاري، جرمانگاري شود و به حيطهٔ جرايم وارد شود.[۵]
حيوانآزاري از نمونههاي بارزِ مشكلاتِ رواني است و انسانِ سالم از آزار دادنِ جانوران خوشحال نميشود و برخي از متخلفان نيز نياز به درمان دارند. بسياري از قاتلهاي زنجيرهاي سابقهٔ حيوانآزاري دارند. اين قضيه بهطور مستند ثابت شدهاست؛ فردي كه حيوانآزاري ميكند، نهتنها براي حيات وحش و حيوانات، كه براي جامعهٔ انساني نيز خطرناك است.